blog image
اخبار واطلاعیه

روز جهانی نقطه‌ ویرگول


جنبشی که با یک نشان ساده آغاز شد، امروز به یک کمپین جهانی برای آگاهی‌رسانی درباره سلامت روان، کاهش برچسب‌های منفی و تشویق به گفت‌وگوی آزاد تبدیل شده است.

تاریخ انتشار: 1404/01/28

گاهی زندگی ما درست شبیه یک جمله ناتمام است؛ جمله‌ای که انگار باید با یک نقطه، با یک پایان قاطع، تمام می‌شد. اما درست در همان لحظه‌ای که فکر می‌کنی دیگر راهی نیست، یک نقطه‌ویرگول ظاهر می‌شود—نه پایان، نه شروعی تازه، بلکه مکثی کوتاه برای نفس کشیدن و رفتن به بخش بعدی زندگی.

نقطه‌ویرگول فقط یک علامت نگارشی نیست. یک نماد است؛ نماد انتخاب زندگی، مقاومت در برابر ناامیدی، و یادآور اینکه هنوز می‌توان ادامه داد.

نقطه‌ویرگول؛ از یک حرکت شخصی تا یک جنبش جهانی

روز جهانی نقطه‌ویرگول (Semicolon Day) نخستین‌بار در سال ۲۰۱۵ توسط زنی به نام ایمی بلک‌نل پایه‌گذاری شد. ایمی این روز را به یاد پدرش که به دلیل مشکلات روانی خودکشی کرده بود، و برای تمام کسانی که با مسائل روانی، افسردگی، اضطراب، خودآزاری یا تمایل به خودکشی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، بنیان گذاشت. او معتقد بود که نقطه‌ویرگول می‌تواند نماد کسانی باشد که تصمیم گرفته‌اند زندگی‌شان را تمام نکنند، حتی اگر همه چیز آن را فریاد می‌زد.

جنبشی که با یک نشان ساده آغاز شد، امروز به یک کمپین جهانی برای آگاهی‌رسانی درباره سلامت روان، کاهش برچسب‌های منفی و تشویق به گفت‌وگوی آزاد تبدیل شده است. امسال۲۰۲۵ما دهمین سالگرد این روز مهم را گرامی می‌داریم؛ ده سال ایستادگی، شنیدن، همدلی، و امید.

تجربه پناهندگی و معنای عمیق نقطه‌ویرگول

برای بسیاری از پناهندگان، به‌ویژه پناهندگان دگرباش ایرانی، زندگی پر از موقعیت‌هایی‌ست که به نظر می‌رسد باید با «نقطه» تمام شود—نه از سر تصمیم، بلکه از فشار. تبعیض، خشونت، تجاوز، آوارگی، بلاتکلیفی، و زندگی در سایه ترس از آینده، می‌تواند هر امیدی را خاموش کند.

اما چیزی که ما بارها در مسیر کار با پناهندگان دیده‌ایم، انتخاب نقطه‌ویرگول است. انتخاب برای ادامه دادن، حتی وقتی هیچ‌چیز ساده نیست. پناهنده بودن یعنی پشت سر گذاشتن خانه، خانواده، هویت و خاطره، برای زنده ماندن. و زنده ماندن، خود یک مبارزه است—و یک بیانیه: من هنوز اینجام. هنوز ادامه می‌دم.

پل چوبی؛ روایتی از نقطه‌ویرگول‌های زنده

پادکست پل چوبی که توسط بنیاد مرجان تهیه می‌شود، جایی‌ست برای روایت همین داستان‌ها. داستان‌هایی از پناهندگانی که در سکوت بزرگ شده‌اند، اما تصمیم گرفته‌اند صدای خود را به گوش برسانند. هر قسمت از این پادکست، سندی زنده است بر قدرت روایت، مقاومت، و امید.

ما در پل چوبی، روایت‌هایی را می‌شنویم که پر از درد، اما بی‌نهایت انسانی هستند. زنانی که در مسیر مهاجرت با تجاوز مواجه شدند، مردانی که به خاطر گرایش جنسی‌شان از خانواده و جامعه طرد شدند، جوانانی که در ترکیه سال‌هاست در انتظار اسکان مجدد مانده‌اند... اما هنوز به زندگی چسبیده‌اند. هنوز برای فردا برنامه دارند.

داستان‌هایی که به نقطه نرسیدند، اما در نقطه‌ویرگول ایستادند.

چرا داستان‌ها اهمیت دارند؟

چون داستان‌ها زنده‌اند. چون می‌توانند مسیر کسی را تغییر دهند. وقتی کسی داستانش را تعریف می‌کند، نه‌فقط خودش را نجات می‌دهد، بلکه ممکن است الهام‌بخش کسی دیگر باشد که در لبهٔ سقوط ایستاده است.

در دنیای پناهندگی، جایی که آمارها و پرونده‌ها جای انسان‌ها را می‌گیرند، روایت تنها چیزی‌ست که به ما یادآوری می‌کند این اعداد، نفس می‌کشند. می‌فهمند. درد می‌کشند. امیدوارند.

در بنیاد مرجان، ما باور داریم که هیچ‌کس نباید در سکوت رنج بکشد. این‌جاست که روز جهانی نقطه‌ویرگول معنای خودش را پیدا می‌کند—یادآوری برای همه‌ ما، که هنوز ادامه دارد، حتی اگر راه سخت باشد.

انتخاب شما چیست؟

اگر در مسیر پناهندگی هستید، اگر روزهایی هست که احساس می‌کنید توان ادامه دادن ندارید، اگر احساس تنهایی، خستگی، یا بی‌ارزشی دارید... یادتان باشد که پایان، تنها انتخاب نیست.

شما می‌توانید نقطه‌ویرگول را انتخاب کنید.
می‌توانید مکث کنید. نفس بکشید. و ادامه دهید.

ما در بنیاد مرجان در کنار شما هستیم. برای شنیدن، همراهی و یادآوری اینکه داستان شما نه تنهل مهم است بلکه هنوز تمام نشده است.